1.آب ازدستش نمی چکد. 2.آب ازسرش گذشته است.3.آب به غربال دیگران ریختن.4.آب پاکی روی دست کسی ریختن. 5.آب خوش ازگلویش پایین نرفت.6.آب درهاون کوبیدن.7.آب دریابه کیل پیمودن.8.آب رفته به جوی بازنمی گردد.9.آب ازسرش گذشت, چه یک نی چه صدنی10.آدم دستپاچه کاررادوباره میکند.